آیا عشق بعد از ازدواج کم رنگ می شود؟
شرایط زندگی و اتفاقاتی که زوج ها با اعمال و رفتارشان در زندگی مشترک رقم می زنند، می تواند عشق و علاقه ی آن ها را که بعد از گذشت چند سال از زندگی داشته اند را دستخوش تغییراتی قرار دهد. شاید فکر کنند که اکنون دیگر آن عشق و محبت روزهای اولیه زندگی بین شان حاکم نیست و باهم بودن برایشان به یک امر عادی تبدیل شده است؛ آیا به راستی عشق بعد از ازدواج کمرنگ تر خواهد شد یا پر رنگ تر؟
اولین و مهمترین خواسته ی زنان از مردان مهربانی، اخلاق خوش و وفاداری است.
چکیده : شرایط زندگی و اتفاقاتی که زوج ها با اعمال و رفتارشان در زندگی مشترک رقم می زنند، می تواند عشق و علاقه ی آن ها را که بعد از گذشت چند سال از زندگی داشته اند را دستخوش تغییراتی قرار دهد. شاید فکر کنند که اکنون دیگر آن عشق و محبت روزهای اولیه زندگی بین شان حاکم نیست و باهم بودن برایشان به یک امر عادی تبدیل شده است؛ آیا به راستی عشق بعد از ازدواج کمرنگ تر خواهد شد یا پر رنگ تر؟
تعداد کلمات 1491 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1491 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
مقدمه
اگر به روابط قبل و بعد از ازدواج تان نگاه کنید به تفاوتهایی پی میبرید و ممکن است به این نتیجه برسید که نسبت به یکدیگر سرد شدهاید و آن عشق و علاقه ی قبل را نسبت به یکدیگر ندارید آنگاه فکر و خیالهای تان شروع میشود؛ نگران میشوید که چرا محبت بین تان کم و اختلافات تان زیاد شده است؟!
آیا عشق بعد از ازدواج کم می شود؟
عشق با دوست داشتن فرق دارد. عشق درواقع اشتیاقی شدید است که دو نفر را بهسوی هم میکشد لذا اگر دقت کرده باشید دو نفر که عاشق یکدیگر هستند، لحظهشماری میکنند تا با یکدیگر ازدواج کنند یا دونفری که در دوران نامزدی به سر میبرند دوست دارند که هر چه زودتر زندگی مشترک شان را شروع کنند؛ به قولی آنها طاقت دوری از همدیگر را ندارند و احساس میکنند عشق زیادی بین شان وجود دارد.
ممکن است غیرازاین هم نباشد و آنها واقعاً عاشق یکدیگر باشند اما وقتی زیر یک سقف میروند و میبینند که مثل قبل آن حرارت را ندارند احساس میکنند که نسبت به همسرشان سرد شدهاند و این افکار به ذهن شان می رسد که "عشق بعد از ازدواج از بین می رود"؛ درحالیکه چنین نیست و در طول زمان علاقه کم نمیشود فقط تفاوتهایی بوجود می آید.
دختر و پسر قبل از ازدواج هیجان بالایی برای رسیدن به یکدیگر دارند اما بهتدریج میزان علاقه کم نمیشود بلکه میزان هیجان است که کاهش پیدا میکند. شما تصور کنید به ماشینی علاقهمندید و وقتی آن را میخرید تا ماههای اول هیجان دارید که مدام با آن رانندگی کنید اما به تدریج میزان علاقهتان کم نمیشود بلکه هیجان تان کم میشود؛ حال در یک رابطه بحث خیلی جدیتر از به دست آوردن یک اتومبیل است چراکه در ازدواج بحث مالک شدن مطرح نیست؛ شما وقتی اتومبیلی را به دست میآورید بعد از مدتی بهعنوان متعلقات کنارش میگذارید و هیجان به دست آوردن چیز دیگری رادارید اما رابطه ی بین زوجین پویا است و هرروز تغییر میکند و شما بهاندازهای که برای رسیدن به چیزی تلاش میکنید بیشتر به آن علاقهمند میشوید حال اگر شما به رابطهتان رسیدگی کنید بهمراتب این علاقه بیشتر خواهد شد اما متأسفانه برخی از افراد وقتی دریک رابطه به هیجانات شان پاسخ داده میشود، دیگر رابطه با فرد مقابل را بدیهی تصور میکنند و چیزهای مهمتر را جایگزین میکنند تا با آنها به هیجان برسند این میشود که با رسیدگی نکردن به رابطه بهتدریج اهمیت رابطه برای فرد کم میشود و به نظرش میآید که اگر طرف مقابلش باشد و نباشد فرق نمیکند.
ممکن است غیرازاین هم نباشد و آنها واقعاً عاشق یکدیگر باشند اما وقتی زیر یک سقف میروند و میبینند که مثل قبل آن حرارت را ندارند احساس میکنند که نسبت به همسرشان سرد شدهاند و این افکار به ذهن شان می رسد که "عشق بعد از ازدواج از بین می رود"؛ درحالیکه چنین نیست و در طول زمان علاقه کم نمیشود فقط تفاوتهایی بوجود می آید.
دختر و پسر قبل از ازدواج هیجان بالایی برای رسیدن به یکدیگر دارند اما بهتدریج میزان علاقه کم نمیشود بلکه میزان هیجان است که کاهش پیدا میکند. شما تصور کنید به ماشینی علاقهمندید و وقتی آن را میخرید تا ماههای اول هیجان دارید که مدام با آن رانندگی کنید اما به تدریج میزان علاقهتان کم نمیشود بلکه هیجان تان کم میشود؛ حال در یک رابطه بحث خیلی جدیتر از به دست آوردن یک اتومبیل است چراکه در ازدواج بحث مالک شدن مطرح نیست؛ شما وقتی اتومبیلی را به دست میآورید بعد از مدتی بهعنوان متعلقات کنارش میگذارید و هیجان به دست آوردن چیز دیگری رادارید اما رابطه ی بین زوجین پویا است و هرروز تغییر میکند و شما بهاندازهای که برای رسیدن به چیزی تلاش میکنید بیشتر به آن علاقهمند میشوید حال اگر شما به رابطهتان رسیدگی کنید بهمراتب این علاقه بیشتر خواهد شد اما متأسفانه برخی از افراد وقتی دریک رابطه به هیجانات شان پاسخ داده میشود، دیگر رابطه با فرد مقابل را بدیهی تصور میکنند و چیزهای مهمتر را جایگزین میکنند تا با آنها به هیجان برسند این میشود که با رسیدگی نکردن به رابطه بهتدریج اهمیت رابطه برای فرد کم میشود و به نظرش میآید که اگر طرف مقابلش باشد و نباشد فرق نمیکند.
آیا عشق بعد از ازدواج به وجود میآید؟
گاهی دختر یا پسر یا هردو پیش از ازدواج درمییابند که یکدیگر را دوست ندارند و میخواهند از ازدواج انصراف دهند اما افراد خانواده و اطراف یان میگویند: «فعلاً ازدواج کنید بعداً محبت به وجود میآید.»
این جوانان بیتجربه نیز حرف آنان را باور میکنند، اما پس از چنین ازدواج هایی که دو نفر هیچ کشش و محبتی را نسبت به همدیگر ندارند نهتنها عشق به وجود نمی آید بلکه ممکن است با گذر زمان نفرت هم ایجاد شود؛ لذا هیچ تضمینی وجود ندارد که عشق و محبت بعد از ازدواج به وجود آید چنانچه حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «اگر کسی چیزی را دوست نداشته باشد نگاه به آن و یادش را نیز دوست نخواهد داشت.»
البته این بدان معنا نیست که باید قبل از ازدواج عاشق شد و بعد ازدواج کرد؛ مراد آن است که یک طیب خاطر و به دل نشستن باید باشد اما محبت اصلی پس از ازدواج کمکم افزون میشود.
این جوانان بیتجربه نیز حرف آنان را باور میکنند، اما پس از چنین ازدواج هایی که دو نفر هیچ کشش و محبتی را نسبت به همدیگر ندارند نهتنها عشق به وجود نمی آید بلکه ممکن است با گذر زمان نفرت هم ایجاد شود؛ لذا هیچ تضمینی وجود ندارد که عشق و محبت بعد از ازدواج به وجود آید چنانچه حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «اگر کسی چیزی را دوست نداشته باشد نگاه به آن و یادش را نیز دوست نخواهد داشت.»
البته این بدان معنا نیست که باید قبل از ازدواج عاشق شد و بعد ازدواج کرد؛ مراد آن است که یک طیب خاطر و به دل نشستن باید باشد اما محبت اصلی پس از ازدواج کمکم افزون میشود.
چرا عشق بعد از ازدواج میمیرد؟
انگار همین دیروز بود که برای رسیدن به یکدیگر آسمان و زمین را به هم میدوختید تا به هم برسید! اما چه زود عاشقیهای تان به سر رسید و قول و قرارهای تان فراموش شد. دیگر از آن دوست داشتنهای درگوشی خبری نیست حالا دلتنگ یک آغوش و دوستت دارم شدهاید؛ یعنی عشق بین تان کجا رفته است؟!
اینکه بدانید چرا عشق بهتدریج در بین برخی زوجها محو میشود و از بین میرود تا حد زیادی میتواند به بهبود روابط تان کمک کند لذا ما برخی از دلایل مرگ عشق بعد از ازدواج رابه شما خواهیم گفت:
1- انتظارات بیجا: بسیاری از افراد انتظارات غیرواقعی از عشق دارند. خیلیها توقع دارند که عشق همیشه وجود داشته باشد و هیچگاه از بین نرود حتی با دعوا و جروبحث اما هیچکدام از اینها واقعی نیست و خیالی باطل است. این انتظارات معمولاً درنتیجه خواندن رمانهای عاشقانه یا دیدن فیلمهای عاشقانه شکل میگیرد. برخی انتظار دارند همهچیز پس از ازدواج عالی باشد اما وقتی واقعیت ها و پستی و بلندی های زندگی را میبینند، ناامید میشوند و بهتدریج عشق شان کم میشود.(1)
2- دروغگویی: برخی به بهانه ی اینکه با گفتن حقیقت نمیخواهند طرف مقابل شان را ناراحت کنند، دائما دروغ میگویند و اسم دروغگوییشان را میگذارند عشق! درحالیکه دروغ آفت زندگی مشترک است و باعث میشود پایه زندگی یعنی اعتماد بین زوجین هم از بین برود. اگر تصور میکنید که همسرتان تحمل شنیدن حقیقت را ندارد این مشکل شخصی اوست و راهحل آن پنهانکاری و دروغ نیست چرا که دروغگویی تنها عشق بین تان را خدشه دار می کنید.
3- فقدان اعتماد: خوشبختترین و رضایتبخشترین روابط بر پایه ی اعتماد شکل میگیرد. اگر میخواهید رابطهتان همیشه پابرجا باشد، هر دوی شما باید یاد بگیرید که چگونه این نوع اعتماد را ایجاد کنید. اعتماد زمانی شکل می گیرد که زوجین به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارند و بتوانند افکار و احساساتشان را به همدیگر ابراز کنند.(2)
اینکه بدانید چرا عشق بهتدریج در بین برخی زوجها محو میشود و از بین میرود تا حد زیادی میتواند به بهبود روابط تان کمک کند لذا ما برخی از دلایل مرگ عشق بعد از ازدواج رابه شما خواهیم گفت:
1- انتظارات بیجا: بسیاری از افراد انتظارات غیرواقعی از عشق دارند. خیلیها توقع دارند که عشق همیشه وجود داشته باشد و هیچگاه از بین نرود حتی با دعوا و جروبحث اما هیچکدام از اینها واقعی نیست و خیالی باطل است. این انتظارات معمولاً درنتیجه خواندن رمانهای عاشقانه یا دیدن فیلمهای عاشقانه شکل میگیرد. برخی انتظار دارند همهچیز پس از ازدواج عالی باشد اما وقتی واقعیت ها و پستی و بلندی های زندگی را میبینند، ناامید میشوند و بهتدریج عشق شان کم میشود.(1)
2- دروغگویی: برخی به بهانه ی اینکه با گفتن حقیقت نمیخواهند طرف مقابل شان را ناراحت کنند، دائما دروغ میگویند و اسم دروغگوییشان را میگذارند عشق! درحالیکه دروغ آفت زندگی مشترک است و باعث میشود پایه زندگی یعنی اعتماد بین زوجین هم از بین برود. اگر تصور میکنید که همسرتان تحمل شنیدن حقیقت را ندارد این مشکل شخصی اوست و راهحل آن پنهانکاری و دروغ نیست چرا که دروغگویی تنها عشق بین تان را خدشه دار می کنید.
3- فقدان اعتماد: خوشبختترین و رضایتبخشترین روابط بر پایه ی اعتماد شکل میگیرد. اگر میخواهید رابطهتان همیشه پابرجا باشد، هر دوی شما باید یاد بگیرید که چگونه این نوع اعتماد را ایجاد کنید. اعتماد زمانی شکل می گیرد که زوجین به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارند و بتوانند افکار و احساساتشان را به همدیگر ابراز کنند.(2)
چگونه می توان بعد از ازدواج عشق را افزایش داد؟
تقریباً همه زوجها در طول زندگی زناشویی با تنشهایی روبرو میشوند و دعواهایی را تجربه میکنند که این تنش ها برای هیچکس خوشایند نیست. مَثل معروفی که گفته می شود "دعوا نمک زندگی است" بیانگر این است که همسران با اختلاف نظر بر سر موضوع های مختلف می توانند با گفتگو، شناخت شان را نسبت به یکدیگر افزایش دهند و با شناخت بیشتر به سازگاری و گذشت دست پیدا کنند.
راه های دیگری هم وجود دارد که بر اساس آن می توان میزان علاقه و عشق را بالا برد:
راه های دیگری هم وجود دارد که بر اساس آن می توان میزان علاقه و عشق را بالا برد:
1-برای همسرتان وقت کافی صرف کنید:
وقت کافی زمانی است که شما بدون قید و شرط و بهطور کامل برای همسر خود وقت صرف کنید. گوش دادن به یکدیگر، نشستن با یکدیگر، تماشای یکدیگر، لذت بردن از حضور و لذت بردن از باهم بودن؛ اینها را حداقل یکبار در هفته برای 30-60 دقیقه انجام دهید.(3)
2-به شوهرتان پیام دیداری و به خانم تان پیام شنیداری دهید:
ازآنجاییکه مردان با چشم عاشق میشوند به زیبایی و سلامت همسرشان بسیار اهمیت میدهند لذا زنان باید سعی کنند با انجام فعالیتهای جسمانی بر سلامت و زیبایی خود بیفزایند تا بیشتر موردتوجه همسرشان قرار بگیرند؛ در مقابل زنان پیامهای سمعی را بیشتر دوست دارند از شنیدن کلمههایی همچون "دوستت دارم"نهتنها خسته نمیشوند بلکه روزبهروز بیشتر از قبل عاشقتان میشوند؛ پس مردان باید سعی کنند محبت نهفته در دلشان را ابراز کنند تا عشق همچنان در بینشان زنده بماند؛ چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: « اگر مردی به زنش بگوید من تو را دوست دارم، این جمله هرگز از ذهن زن خارج نمیشود.»(4)
3-همسرتان را بشناسید:
یکی از نکات مهم که تأثیر زیادی در افزایش عشق بین همسران دارد شناخت یکدیگر است؛ برای اینکه به شناخت دقیقی از همسرتان برسید کافی است به تفاوتهای وجودی زن و مرد پی ببرید. شناخت تفاوتهای زن و مرد بحث مفصلی است که در مطالب قبل به آنها اشاره کرده ایم اما ما در این مقاله بهصورت کلی تا حدودی شمارا با همسرتان آشنا میکنیم!
مردان عاشق زنانی میشوند که:
در درجه ی اول به آنها احترام بگذارند و آنها را دوست داشته باشند؛ زنان شاد همواره موردتوجه همسرانشان هستند و از جذابیت بیشتری برخوردارند. مردان از زنان ناخرسند که مداوم شکایت میکنند و غر میزنند بیزارند.
برای یک مرد چیزی مهمتر از این نیست که همسرش به او اعتماد داشته باشد و پیوسته در حریم خصوصی او سرک نکشد. همچنین خوشمشرب بودن، مهربان و دلسوز بودن و ظرافت زنانگی، داشتن اعتمادبهنفس از ویژگیهای در اولویت آقایان برای عاشق شدن است.
برای یک مرد چیزی مهمتر از این نیست که همسرش به او اعتماد داشته باشد و پیوسته در حریم خصوصی او سرک نکشد. همچنین خوشمشرب بودن، مهربان و دلسوز بودن و ظرافت زنانگی، داشتن اعتمادبهنفس از ویژگیهای در اولویت آقایان برای عاشق شدن است.
زنان عاشق مردانی میشوند که:
اولین و مهمترین خواسته ی زنان از مردان مهربانی، اخلاق خوش و وفاداری است. زنان از احساسات زیادی برخوردار هستند و جنس زنانه ی آنها بهگونهای است که غیرت خود را بهصورت حسادت نشان میدهند لذا زنان عاشق مردهای باغیرتی هستند که برای خانواده ی خود حرمت قائل می شوند و از انحرافات اخلاقی دوری کنند. همچنین شنونده ی خوب بودن برای زنان مهم است.
منبع : سایت تبیان
منبع : سایت تبیان
بیشتر بخوانید :
عشق چیست و آیا لازمه ی ازدواج است؟
آموزش روابط عاشقانه با همسر
رمز ارتباط صمیمانه با همسر
ابعاد نه گانه صمیمیت در زندگی زوجین
پینوشتها:
1-ترجمه شده از مقاله «7 Reasons love dies after marriage» که در سایت 2knowmyselfمنتشره شده است
2-همان
3- ترجمه شده از مقاله«How to Improve Your Relationship With Your Spouse» که در سایت wikihow منتشر شده است
4-«وسائل الشیعة، ج 14، ص 10»
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}